بی نگاه عشق مجنون لیلی نداشت ،
بی مقدس مریمی دنیا مسیحایی نداشت ،
بی تو ای شوق غزل آلوده ی شب های من ،
لحظه ای حتی دلم با من هم آوایی نداشت .
در این شب ها چه خاموشم ، بیاد تو هم آغوشم ،
به من گفتی وفا دارم ، چه شد کردی فراموشم .
اگه دنیا رو بهم بدن که بی خیال تو بشم ،
تو رو میگیرم و بی خیال دنیا میشم !
میدونی سخت ترین لحظه تو زندگی آدم چیه ؟
اینکه واسه کسی که دوستش داری یه تجربه باشی !
زندگی کن و لبخند بزن به خاطر آنهایی که با لبخندت زندگی می کنند
و از نفست آرام می گیرند و به امیدت زنده هستند !
ای کاش امتداد لحظه ها تکرار همیشه با تو بودن بود ،
تقدیم به تو که نمی دانم در خاطرت می مانم یا برایت خاطره می شوم
اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمی دانم ،
اینجا شده پاییز ، آنجا را نمی دانم ،
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمی دانم .
میان دو دست تمنای من روییدی ، در من تراویدی ،
آهنگ تاریک اندامت را شنیدم ، نه صدایم نه روشنی ،
طنین تنهایی تو هستم ، طنین تاریکی تو .
دوباره فال حافظ و دوباره تو فالمی ،
همیشه در خیالتم اگرچه بی خیالمی
برای انسان های بزرگ بن بستی وجود ندارد ! آنها بر این باورند
که : یا راهی خواهم یافت ، یا راهی خواهم ساخت !
شرط دل دادن ؟ دل گرفتنه ،
وگرنه یکی بی دل میشه و یکی دو دل .
می نویسم از تو ای زیبای من ،
می سرایم از تو ای رویای من ،
ای نگاهت سبزتر از سبزه زار ،
می نویسم بی قرارم بی قرار .
میان سجده سبز سحرگاهان
اگر بر خاطرت رد شد خیال من ، دعایم کن .
گاهی وقتها چقدر ساده عروسک می شویم ،
نه لبخند می زنیم نه شکایت می کنیم ،
فقط احمقانه سکوت می کنیم .
نظرات شما عزیزان: